داماد خواب آلود ماه عسل را عزا کرد!

 خودروی عروس و داماد نیشابوری برای ماه عسل عازم اصفهان بود که بر اثر این حادثه عروس 17 ساله به علت شدت جراحات وارده در دم فوت و داماد مصدوم و راهی بیمارستان شد.

در یک سانحه رانندگی در محور دامغان - معلمان داماد خواب آلود مرگ عروس را رقم زد و ماه عسل را به عزا تبدیل کرد.
 
گزارش ایرنا حاکی است این سانحه روز دوشنبه در کیلومتر 80 این محور رخ داد و بر اثر آن سواری پژو واژگون شد.
 
خودروی عروس و داماد نیشابوری برای ماه عسل عازم اصفهان بود که بر اثر این حادثه عروس 17 ساله به علت شدت جراحات وارده در دم فوت و داماد مصدوم و راهی بیمارستان شد.
 
کارشناسان پلیس علت این حادثه را بی توجهی به جلو ناشی از خستگی و خواب آلودگی راننده تشخیص دادند.
 
رانندگی با رعایت سرعت مطمئنه، 15 دقیقه استراحت بعد از هر ساعت رانندگی و پرهیز از شتاب و عجله می توانست مانع از این حادثه شود. 



موضوعات مرتبط: آخرین اخبار حوادث
[ چهار شنبه 4 تير 1393 ] [ 22:51 ] [ رهگذر قشم ]
[ ]

کشتن دوست قدیمی به دلیل سوء‌ظن

 مردی که دوسال بعد از کشتن دوستش سرانجام به دام افتاده است روانه زندان شد تا به پرونده او رسیدگی شود.

کارآگاهان جنایی استان لرستان اواسط سال91 جنازه مردی جوان را در منطقه‌ای کم‌تردد پیدا کردند. دست‌وپای مقتول با سیم بسته شده بود، پارچه‌ای در دهانش قرار داشت و آثار اصابت جسم سخت و شکستگی در سرش مشهود بود. شواهد نشان می‌داد این مرد با انگیزه‌ای غیر از سرقت از پا درآمده است.

 

از طرفی سرنخ‌های موجود حکایت از آن داشت که قتل توسط فردی آشنا صورت گرفته و درواقع قاتل با جلب‌اعتماد مرد جوان او را به منطقه خلوت کشانده تا نقشه‌ای را که از پیش طراحی کرده بود، به اجرا دربیاورد. مقتول هیچ مدرک شناسایی‌ای همراه نداشت به همین دلیل جنازه aکارآگاهان تلاش خود را برای رازگشایی از این جنایت آغاز کردند.

 

تحقیقات همچنان در مرحله ابتدایی بود که زنی به پلیس مراجعه کرد و خبر داد برادرش احسان مفقود شده است. او گفت: «احسان در تهران زندگی می‌کند اما به قصد شرکت در جشن عروسی یکی از اقوام نزد ما آمد و به‌طرز مرموزی ناپدید شد.»این زن توضیح داد: «احسان همراه زنی به نام مژگان به خانه ما آمد.

 

مژگان همسر یکی از دوستان برادرم به نام مجید بود که او نیز برای شرکت در عروسی دعوت داشت. برادرم گفت برای مجید کاری پیش آمده به همین دلیل از او خواسته مژگان را همراه خودش بیاورد. ما در خانه نشسته بودیم که مجید هم از راه رسید او احسان را با خودش از خانه بیرون برد اما بعد از چند‌ساعت تنهایی برگشت و از همسرش خواست سریع آماده شود تا با هم به جایی بروند. از آن به‌بعد از برادرم خبری نیست و مجید هم توضیحی در این‌باره نداده است. من به‌شدت نگران هستم و می‌ترسم اتفاق بدی برای احسان رخ داده باشد.»


کارآگاهان بعد از اینکه مشخصات احسان را دریافت کردند فهمیدند او همان مقتول ناشناس است که جنازه‌اش در منطقه خلوت پیدا شده بود. خانواده این جوان نیز پس از حضور در پزشکی‌قانونی هویت قربانی را تایید کردند. به این ترتیب نخستین گره این معمای جنایی گشوده و نام مقتول در پرونده ثبت شد. کارآگاهان در گام بعدی تصمیم گرفتند با توجه به سرنخ‌های موجود از مجید به‌عنوان مظنون اصلی پرونده تحقیق کنند. گفته‌های خواهر احسان حکایت از آن داشت که مجید از اسرار جنایت خبر دارد اما ماموران فهمیدند این مرد و همسرش از زمان وقوع جنایت ناپدید شده‌اند.

 

آنها محل سکونت خود را نیز تغییر داده بودند. از آن زمان تلاش‌ها برای دستگیری مجید ادامه داشت تا اینکه چند وقت قبل خبر رسید متهم در یکی از شهرهای استان البرز سکونت دارد. به این ترتیب ماموران با اخذ نیابت قضایی به آنجا رفتند و بعد از یافتن نشانی خانه مجید وی را در عملیاتی غافلگیرانه بازداشت کردند.


مجید بعد از انتقال به پلیس آگاهی استان لرستان تحت بازجویی قرار گرفت و به کشتن دوستش اعتراف کرد. او گفت: «من به اتهام حمل موادمخدر دستگیر و به تحمل دوسال زندان محکوم شدم.

 

چون آن زمان کسی را در تهران نداشتم و مژگان تنها مانده بود از احسان خواستم از همسرم مراقبت کند اما بعد از آزادی از زندان شک کردم که این دو با هم رابطه دارند. سرنخ‌هایی وجود داشت که نشان می‌داد حدسم درست است اما برای اینکه مدرک بیشتری به دست بیاورم در خانه دوربین مخفی کار گذاشتم. مژگان دوربین را دید و آن را برداشت به همین دلیل نقشه‌ام با شکست مواجه شد.»


متهم ادامه داد: «این فکر که همسر و دوستم با هم رابطه دارند به شدت مرا آزار می‌داد به همین دلیل تصمیم گرفتم هرطور شده این موضوع را ثابت کنم. از این می‌ترسیدم که بی‌دلیل و به‌خاطر حضورم در زندان دچار بدبینی شده باشم و به همسر و دوستم تهمت بزنم. وقتی به جشن عروسی دعوت شدیم دیدم بهترین فرصت را به‌دست آورده‌ام. دستگاه شنود تهیه کردم و آن را در خودروام گذاشتم بعد در لحظات آخر به احسان گفتم کاری برایم پیش آمده است و او و مژگان با هم بروند و من بعد می‌آیم.»

 

متهم به قتل در ادامه اعترافاتش گفت: «در تمام طول مسیر سوار بر خودرویی دیگر احسان و مژگان را تعقیب می‌کردم و حرف‌های آنها را می‌شنیدم دیگر مطمئن شده بودم آنها با هم رابطه دارند به همین دلیل وقتی به مقصد رسیدیم صبر کردم آن دو وارد خانه شوند سپس داخل رفتم و به احسان گفتم با او کار دارم. او را به این بهانه به منطقه‌ای خلوت کشاندم و سپس در فرصتی مناسب سیم جاروبرقی را که از قبل تهیه کرده بودم دور دست و پاهای دوستم پیچیدم و پارچه‌ای را هم در دهانش گذاشتم بعد با تکه‌ای دیگر از سیم او را خفه کردم و ضربه‌ای نیز به سرش زدم. بعد از اینکه مطمئن شدم احسان فوت شده است سریع سراغ همسرم رفتم و او را با خودم به تهران برگرداندم. همان موقع خانه‌مان را عوض کردیم و هیچ ردی هم به‌جا نگذاشتیم. من تصور می‌کردم ماجرا بعد از این‌همه مدت فراموش شده است.»


بنابر این گزارش متهم در حال حاضر در زندان به‌سر می‌برد و تحقیقات از او ادامه دارد.



موضوعات مرتبط: آخرین اخبار حوادث
[ چهار شنبه 4 تير 1393 ] [ 22:50 ] [ رهگذر قشم ]
[ ]

قتل در پاسخ به یورش شبانه

 مردی که متهم است دو برادر دامادش را با چاقو زده و باعث مرگ یکی و معلولیت دیگری شده‌ است با تشخیص دادگاه از قصاص تبرئه و به حبس و پرداخت دیه محکوم شد.

 نماینده دادستان در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده در جایگاه حاضر شد و خطاب به قضات شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران گفت: «دی سال 89 به ماموران پلیس خبر دادند در یکی از روستاهای دماوند درگیری شدیدی بین دو خانواده رخ‌ داده ‌است. بلافاصله ماموران به محل رفت و تحقیقات خود را آغاز کردند آنها توجه ‌شدند فردی که کشته ‌شده مهرداد نام‌ دارد و برادر وی مهران نیز مجروح شده‌ است.

 

پلیس برای مشخص‌شدن چگونگی ماجرا مهران را مورد بازجویی قرار داد. او گفت: چندماهی بود همسر برادرم شروین قهر کرده و به خانه پدرش رفته ‌بود. در این مدت چندین‌‌نفر واسطه شدند اما پدرزن برادرم قبول نکرد آنها آشتی کنند و به همین دلیل شروین پیشنهاد داد شب به خانه پدرزنش برویم و همسرش را فراری بدهیم. به محض اینکه وارد خانه پدرزن شروین شدیم او به سمت ما حمله کرد، مهرداد را کشت و مرا هم زخمی کرد.» نماینده دادستان افزود: «بهروز پدرزن شروین بازداشت شد و مورد بازجویی قرار گرفت او گفت: اتهام را قبول دارم می‌خواستم از خودم دفاع کنم آنها به خانه من یورش آورده ‌بودند و چوب داشتند. من هم چاقو کشیدم.»


نماینده دادستان ادامه داد: «متهم به واردکردن ضربه به مقتول و فرد مصدوم اقرار کرده ‌است و شواهد نیز نشان می‌دهد دفاع مشروعی در کار نبوده چرا که وی چاقو و طرف مقابل چوب داشت. بنابراین درخواست صدور حکم قانونی در این خصوص را دارم.» سپس مادر مقتول به عنوان ولی‌‌دم در جایگاه قرار گرفت.

 

او گفت: «من نمی‌دانم اختلاف برسر چه بود. فقط می‌دانم شروین می‌خواست همسرش به خانه برگردد و بهروز اجازه نمی‌داد. هر اتفاقی هم افتاده ‌بود او حق نداشت بچه‌های من را اینطور بزند. این مرد مهرداد را کشته است و برای او درخواست قصاص دارم مهران هم معلول‌شده و هزینه نگهداری او بسیار زیاد است و من درخواست دارم در این خصوص هم رسیدگی شود.»سپس بهروز در جایگاه حاضر شد. او اتهام قتل را یک‌بار دیگر قبول کرد و گفت: «چندماهی بود که دخترم قهر کرده و به خانه من آمده ‌بود. شروین دخترم را کتک می‌زد و او را اذیت می‌کرد.

 

او هم قصد نداشت دیگر برگردد. من هم گفتم تصمیمی را که دخترم گرفته می‌پذیرم. خانواده شروین اقوامشان را برای وساطت فرستادند گفتم دخترم دوست ندارد برگردد و من هم مجبورش نمی‌کنم. این اصلا درست نیست که آنها دخالت کنند. بعد خانواده شروین تهدید کردند. دامادم عصبانی شد و درگیری اتفاق افتاد. من هم پسر، دختر و همسرم را به اتاق فرستادم و کسانی را که آمده ‌بودند از خانه بیرون کردم.

 

آنها تهدید کردند که تلافی می‌کنند. چون ترسیدم برای کسی اتفاقی بیفتد با پلیس تماس گرفتم گفتم می‌خواهند به خانه‌ام حمله کنند، پلیس توجهی نکرد گفتند ماشینمان خراب است و نمی‌توانیم بیاییم هر وقت حمله کردند خبر بده می‌آییم. بعد با یکی از دوستانم که می‌دانستم در کلانتری محل آشنا دارد صحبت کردم و از او خواستم با پلیس تماس بگیرد. تماس او هم بی‌نتیجه بود تا اینکه شب پسرم گفت می‌خواهد به دستشویی برود آنقدر ترسیده‌ بودم که دو چاقو برداشتم و همراه پسرم به سمت دستشویی که در حیاط بود رفتیم. یکدفعه برق‌ها قطع شد و دونفر از روی دیوار وارد خانه‌ام شدند.

 

چندنفر هم داشتند در حیاط را می‌شکستند تا وارد شوند آنها چوب و چماق داشتند من چاقو را در هوا چرخاندم بعد چندنفر دیگر از در وارد شدند، آنها هم چوب داشتند. درگیری شدید شد و بعد هم پلیس آمد و آنها فرار کردند من متوجه نشدم مهرداد چطور کشته ‌شد.


در این هنگام قاضی خطاب به متهم گفت: در اعترافاتت گفتی یک ضربه را در خانه و دو ضربه را زمانی که مهرداد داشت از خانه فرار می‌کرد زدی حالا چطور می‌گویی این کار را نکرده‌ای؟
متهم گفت: من قتل را قبول دارم اما نمی‌دانم چطور این اتفاق افتاد و ضربه وارد شد اما قبول دارم ضربات را من وارد کردم کس دیگری به‌جز من چاقو نداشت. من فقط می‌خواستم از خانواده‌ام دفاع کنم آنها به خانه من یورش آورده ‌بودند قصدم کشتن کسی نبود. چاره‌ای به‌جز اینکه خودم مسلح شوم نداشتم.

 

از پلیس کمک خواستم توجهی نکردند هر راهی که می‌توانست من را از این قتل‌ها دور کند رفتم. آنها با یکی از ماموران برق که آشنایشان بود هماهنگ کرده بودند که برق خانه‌ام را قطع و حمله کنند و دخترم را ببرند. هرکس دیگری هم جای من باشد به‌عنوان پدر از خانواده‌اش دفاع می‌کند. هیات قضات بعد از پایان دفاعیات متهم و وکیل‌مدافع او برای صدور رای وارد شور شدند و متهم را به‌خاطر دفاع مشروع مستحق قصاص ندانستند و او را به‌دلیل زیاده‌روی در دفاع و استفاده از سلاح سرد به 15سال حبس و پرداخت دیه محکوم کردند.



موضوعات مرتبط: آخرین اخبار حوادث
[ چهار شنبه 4 تير 1393 ] [ 22:48 ] [ رهگذر قشم ]
[ ]

دستگيري عاملان راهبندان جاده سولقان

 رييس کلانتري 142کن از دستگيري جواناني خبرداد که تفريحشان بستن راه مردم در جاده سولقان بود.

به گزارش مردم سالاری، سرگرد رسول بهرامي با بيان اينکه در ساعت18، سي‌ام خردادماه در پي اعلام مزاحمت چند جوان شرور در آدرس جاده سولقان و همچنين مراجعه حضوري چندتن از شهروندان به کلانتري ماموران اين يگان بلافاصله رسيدگي به موضوع را در دستور کار قرار دادند گفت: در بررسي‌هاي پليسي و اخذ اظهارات شکات مشخص شد راکب و ترک‌نشينان دو دستگاه موتورسيکلت درحالي که مست هستند اقدام به بستن راه کرده و براي رانندگان مزاحمت ايجاد مي‌کنند.

وي با بيان اينکه با توجه به حساسيت موضوع بلافاصله دو اکيپ از ماموران گشت اين يگان به محل اعزام و به بررسي موضوع پرداختند گفت: ماموران مشاهده کردند چند جوان که ميانگين سني آنان بين 20 الي 25 سال است اقدام به بستن جاده و نگهداشتن خودروهاي شهروندان و مزاحمت براي سرنشينان مي‌کنند که متهمان به محض مشاهده عوامل اين يگان، با دو دستگاه موتورسيکلت متواري شدند.

رييس کلانتري 142کن گفت: با فرار متهمان عمليات تعقيب و گريز پليسي از سر گرفته شد و در نهايت دقايقي بعد ماموران ضمن به کارگيري سلاح اقدام به شليک دو تير هوايي کردند که «آرمان» 21 ساله و سامان 18ساله دستگير و به کلانتري دلالت شدند و پرونده قضايي در اين رابطه تشکيل و تلاش ماموران براي دستگيري ديگر اراذل و اوباش متواري کماکان ادامه دارد.



موضوعات مرتبط: آخرین اخبار حوادث
[ چهار شنبه 4 تير 1393 ] [ 22:47 ] [ رهگذر قشم ]
[ ]

دستگیری پدربزرگ به اتهام کودک‌ربایی

 

اخبار ,اخبار حوادث ,کودک ربایی

 

اخبار حوادث - دستگیری پدربزرگ به اتهام کودک‌ربایی

مرد میانسالی که نوه دختری‌اش را از تهران ربوده و به استان اصفهان منتقل کرده بود، در حالی دستگیر شد که جستجوی پلیس برای دستگیری همسر وی و یافتن کودک ربوده شده ادامه دارد.

به گزارش جام جم، چندی پیش زنی با حضور در شعبه 13 دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه 5 تهران از والدین خود به اتهام ربودن دختر 10 ساله اش شکایت کرد.

شاکی گفت: در پی اختلاف با شوهرم از او جدا شدم و سرپرستی دخترمان را قاضی دادگاه به من داد سپس خانه ای را اجاره کرده و همراه دخترم زندگی می کردیم تا این که نامه جدیدی از دادگاه در اختیارم قرار گرفت که عنوان شده بود، من صلاحیت نگهداری فرزندم را ندارم و باید سرپرستی او در اختیار بهزیستی قرار بگیرد.

وی اضافه کرد: به موضوع اعتراض کردم و مدتی در تلاش بودم تا اثبات کنم صلاحیت لازم برای نگهداری فرزندم را دارم، اما تلاش هایم بی نتیجه ماند. سرانجام قاضی دادگاه پذیرفت تا فرزندم به جای رفتن به بهزیستی برای ادامه زندگی نزد والدینم زندگی کند.

شاکی یادآور شد: مدتی پیش، شوهرم به سراغم آمد و گفت اخلاقش را تغییر داده و می خواهد زندگی جدیدی را شروع کنیم. ابتدا گفته هایش را قبول نکردم تا سرانجام در پی رفت و آمد خود و خانواده اش اطمینان یافتم او از گذشته اش پشیمان شده و می خواهد زندگی سالمی را برای من و فرزندمان فراهم کند.

وی اضافه کرد: دوباره با هم ازدواج کردیم، سپس با حضور در دادگاه خانواده از قاضی دادگاه خواستیم که صلاحیت ما را نسبت به نگهداری فرزندمان بررسی و اجازه داده شود دخترمان نزد ما باز گردد.

زن جوان افزود: همراه شوهرم برای تحویل گرفتن دخترمان به خانه پدری ام در یکی از محله های تهران رفتیم، اما متوجه شدیم آنها شبانه نقل مکان کرده و حتی همسایه ها نیز از غیبت ناگهانی آنها بی اطلاع بوده و عنوان کردند: آخرین مرتبه فرزندمان را همراه والدینم دیده اند و دیگر از آن سه نفر خبر ندارند.با شکایت این زن، شوهرش نیز به دادسرا احضار و گفته های همسرش را تائید کرد و از والدین همسرش که دخترش را ربوده و به مکان نامعلومی برده اند، شکایت کرد.

با تشکیل پرونده و دستور قضایی، تحقیقات پلیس برا ی شناسایی و دستگیری زوج فراری و یافتن نوه دختری آنها آغاز شد تا این که دو روز پیش ماموران انتظامی سرنخ هایی به دست آوردند که نشان می داد، آنها در یکی از شهرهای استان اصفهان زندگی می کنند.

با به دست آمدن این سرنخ، ماموران انتظامی دو روز پیش با هماهنگی قضایی به استان اصفهان اعزام و با شناسایی مخفیگاه مرد میانسال او را دستگیر و در بازرسی از خانه وی اثری از همسر متهم و نوه ده ساله شان نبود و آنها پیش از حضور پلیس خانه را ترک کرده بودند.

مرد متهم در بازجویی اولیه گفت نمی خواستم نوه ام زندگی بدی را کنار والدینش داشته باشد؛ بنابراین با اطلاع از این که دختر و دامادم می خواهند دوباره با یکدیگر زندگی کنند، تصمیم به این کار گرفتم.

وی افزود: نوه ام را از تهران به شهرستان آوردم چون با دستور قضایی سرپرستی نوه ام در اختیار ما بود، گمان نمی بردم این حکم باطل شده و سرپرستی وی با دستور قضایی دوباره در اختیار دخترم و شوهرش قرار گرفته است. من و همسرم نمی دانستیم کاری که می کنیم جرم بوده و آدم ربایی محسوب می شود.

بنا بر این گزارش، با صدور قرار قانونی برای متهم، او از استان اصفهان برای ادامه تحقیقات در اختیار پلیس تهران قرار گرفت.

جستجوی پلیس برای یافتن همسر متهم و اطلاع از سرنوشت دختر 10 ساله ادامه دارد.



موضوعات مرتبط: آخرین اخبار حوادث
[ چهار شنبه 4 تير 1393 ] [ 22:46 ] [ رهگذر قشم ]
[ ]

صورت سوخته نشان فداکاری پدر در نجات پسرک

 مرد جوان وقتی از خانه آتشین بیرون دوید به یاد پسرکش افتاد که در محاصره شعله‌ها تنها مانده بود.

پدر فداکار که هنوز خواب آلود بود به دل آتش زد و ثانیه‌هایی بعد توانست کودکش را که دود گرفته شده بود نجات دهد.وقتی پسرک تحویل متخصصان اورژانس شد پدر بیهوش روی زمین افتاد و این در حالی بود که سر و صورتش سوخته بود اما لبخندی بر صورتش دیده می‌شد که نشان می‌داد از نجات دادن کوچولویش خوشحال است.


نجات معجزه‌آسای پدر و پسر از آتش‌سوزی مهیب ساختمان 52
 در این آتش‌سوزی مهیب همه وسایل خانه کوچک خانواده‌ای در شرق پایتخت کاملاً ذوب شدند و پدر و کودک خوش‌شانس از مرگ سوزان نجات یافتند.ساعت 5/3 بعدازظهر روز دوشنبه بود که اهالی کوچه کاشانی در خیابان سراج محله فرجام تهران با دیدن شعله‌های آتش که از پنجره خانه‌ای در طبقه اول ساختمان شماره 52 زبانه می‌کشید، با آتش‌نشانی تهران تماس گرفتند و تقاضای کمک کردند. امدادگران آتش‌نشانی خیلی زود خود را به ساختمان آتشین رساندند و در عملیاتی 20 دقیقه‌ای، آتش این ساختمان را مهار کرده و از پیشروی آن به سوی سایر واحد‌های آن ساختمان و خانه‌های اطراف جلوگیری کردند.

 

پدر 35 ساله و پسرک پنج ساله‌ای که در غیاب مادر در خانه تنها بودند، از این آتش سوزی جان سالم به در بردند و در حالی که پسربچه دچار دودگرفتگی شده و پدرش نیز سوختگی سطحی داشت بعد از چند ساعت حضور در بیمارستان، از آنجا ترخیص شدند اما نشان فداکاری پدر دلسوز، برای همیشه روی چهره سوخته‌اش باقی خواهد ماند. پیرمردی که در واحد روبه‌روی خانه خاکستر شده زندگی می‌کند، در تشریح جزئیات حادثه به خبرنگار شوک گفت: در حال خوردن ناهار بودیم، با استشمام بوی سوختگی شدیدی که به صورت ناگهانی به مشام‌مان رسیده بود، در واحدمان را باز کردیم و از صحنه‌ای که می‌دیدیم وحشت‌زده شدیم.

 

آتش و دود از کناره‌های در چوبی واحد روبه‌رویی‌مان زبانه می‌کشید و شعله‌های آتش آنقدر بود که توانایی نزدیک شدن به آن را نداشتیم. در همین هنگام دیدم که پدر خانواده خود را به بیرون خانه رساند و در حالی که شوکه بود، مدام این جمله‌ها را تکرار می‌کرد که «من خواب بودم، چه اتفاقی افتاده است. پسرم کجاست؟» چند ثانیه بیرون ایستاد و وقتی متوجه گرفتار شدن پسرش داخل خانه و میان شعله‌های آتش شد، دوباره به داخل برگشت و ثانیه‌هایی بعد، در حالی که صورت و موهای خودش سوخته و پسرش را در آغوش گرفته بود، به بیرون برگشت و پس از این‌که پسرش را به یکی از مأموران اورژانس تحویل داد، روی زمین افتاد و از هوش رفت.وی افزود: یکی از همسایه‌ها که گویا پیش از ما متوجه بروز آتش‌سوزی شده بود، با آتش‌نشانی تماس گرفته و چند دقیقه بعد بود که شش خودروی آتش‌نشانی خود را به محل رساندند و خیلی سریع دست به کار شدند و بعد از 20 دقیقه تلاش، موفق به مهار شعله‌ها شدند.


با خاموش شدن آتش بیشتر متوجه عمق حادثه شدیم، چرا که تقریباً همه وسایل خانه ذوب شده و تنها خاکستری از آنها روی زمین باقی مانده بود. همه چیز به کام آتش رفته بود، آنها همه دارایی شان را از دست داده‌اند اما هر دویشان در زمان انتقال به بیمارستان توسط اورژانس، نفس می‌کشیدند و خوشحالیم که زنده هستند.یکی دیگر از همسایه‌ها نیز توضیحات متفاوتی درباره آتش‌سوزی ظهر دوشنبه خیابان سراج  داشت و گفت: این خانواده تنها دو ماه بود که به اینجا آمده  و بی سر و صدا بودند، هیچ کس هم آنها را نمی‌شناسد. فقط می‌دانیم که مرد خانواده آهنگر بود. بعد از دیدن آتش، همه ترسیده بودیم، از خانه‌هایمان که پر از دود شده بود بیرون دویدیم اما سه نفر از زنان همسایه دچار دودگرفتگی شدند که با کمک مأموران اورژانس، حالشان بهتر شد و نفس کشیدن‌شان به حالت عادی بازگشت.شنیده‌ها حکایت از این دارد که پدر فداکار، پس از بیرون آمدن از درون آتش به آنها گفته است که موقع آتش سوزی خواب بوده و پسرک بیدار و مشغول بازی بوده است.

 

زمانی هم که شعله‌های آتش زبانه می‌کشیدند، پسرک از ترس به کمد لباس‌ها پناه برده و آنجا دچار دود گرفتگی شدید شده است. پدر مهربانش هم که می‌خواست او را پیدا کند و نجات دهد، دچار سوختگی از ناحیه صورت شد.همسایه‌ها می‌گویند که کارشناس آتش‌نشانی نیز دلیل اصلی وقوع این آتش‌سوزی را به طور دقیق اعلام نکرده و تنها اشاره داشته که چگونگی و علت اصلی بروز این حادثه، تحت بررسی قرار می‌گیرد.بنابر این گزارش، هنوز علت آتش‌سوزی مشخص نیست و در اظهار نظرهای اولیه کارشناسان گفته شده است که سهل‌انگاری پدر خانواده یا اتصال برق می‌تواند علت حادثه بوده باشد.



موضوعات مرتبط: آخرین اخبار حوادث
[ چهار شنبه 4 تير 1393 ] [ 22:45 ] [ رهگذر قشم ]
[ ]

پرونده «موش دیوانه» پارک ارم در هاله ابهام

 

اخبار ,اخبار حوادث ,حادثه  پارک ارم

 

اخبار حوادث - یکی از دختران حادثه دیده هنوز در بیمارستان بستری است
پرونده «موش دیوانه» پارک ارم در هاله ابهام

پرونده حادثه هولناک پارک ارم که جان سه دختر دانشجو را به مخاطره انداخته است پس از گذشت 47روز هنوز به سرانجامی نرسیده ودر ‌هاله‌ای از ابهام است.

در شامگاه جمعه 19 اردیبهشت ماه سال جاری وقتی سه دخترجوان به نام‌های «نگار قربانی»، «مونیا یوسفی» و «رکسانا فرحی ایروانی» سوار بر کابین دستگاه «موش دیوانه» بودند با سقوط آن بشدت مصدوم شدند.


این دختران در هیاهوی پارک به بیمارستان انتقال یافتند و با وجود درمان‌های سخت، پزشکان می‌گویند حداقل هشت تا 12 ماه نمی‌توانند حرکتی داشته باشند.


بنابر این گزارش،‌ دو دختر حادثه‌دیده پارک ارم از بیمارستان مرخص شده‌اند که یکی از آنها به نام «رکسانا فرحی ایروانی» احتمال دارد پس از چهار ماه دوباره تحت جراحی قرار گیرد. سومین حادثه‌دیده که «نگار قربانی» نام دارد با گذشت 47 روز همچنان در بیمارستان نور افشار تهران بستری است و معلوم نیست چه زمانی پزشک وی را مرخص خواهد کرد.
با این حال پرونده رسیدگی به شکایات خانواده حادثه‌دیدگان به کندی پیش می‌رود و هزینه‌های رسیدگی و درمان این سه دختر حادثه‌دیده در حال افزایش است و تنها هزینه‌های بیمارستان با مشکلات خاصی از سوی شرکت بازرسی و پیمانکار پرداخت شده و هنوز مقصران و عوامل حادثه رسماً اعلام نشده است.


«اسماعیل قربانی» پدر نگار یکی از حادثه‌دیدگان پارک ارم به خبرنگار شوک گفت: با توجه به این‌که در روزهای نخست از سوی دادستان تهران اعلام شده پرونده حادثه پارک ارم به صورت ویژه و خارج از نوبت رسیدگی می‌شود اما در حال حاضر هنوز پرونده به نتیجه ابتدایی هم نرسیده است. پس از 47 روز نگار همچنان در بیمارستان بستری است و ما شرایط مناسبی نداریم. روز جمعه لوله تنفسی از جناق سوراخ شده بیرون کشیده شد و دخترم با مشکلات تنفسی دست و پنجه نرم می‌کند و معلوم نیست چه زمانی باید از بیمارستان خارج شود.


وی افزود: هر روز موارد و قانون جدیدی برایمان بازگو می‌شود و این ما را نگران کرده است. ما تا به امروز حدود 20 میلیون تومان به غیر از هزینه‌هایی که از سوی شرکت مسئول و پیمانکار پرداخت شده هزینه کرده‌ایم. به نظر می‌رسد هزینه‌های درمانی و بیمارستان از خسارت و دیه کسر خواهد شد و شاید در آخر هم به غیر از هزینه‌ای که اعلام کرده‌ام باید متحمل هزینه شخصی شویم.


وی خاطرنشان کرد: دوشنبه به دادسرا رفتیم و تازه از سوی بازپرس پرونده یک کارشناس ارشد در رشته ایمنی و محیط کار برای تشخیص علت حادثه و شناسایی مقصران به ما معرفی شده است. البته ممکن است در تشخیص و نظریه کارشناس رسمی دادگستری از سوی شرکت مسئول یا پیمانکار و در صورت جلب نشدن نظر ما نسبت به نظر کارشناس اعتراض شود و دوباره پرونده برای رسیدگی به کارشناسی سه نفره یا بالاتر ارجاع شود. این در حالی است که مؤسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران در روزهای نخست یک تیم کارشناسی را به محل حادثه اعزام کرده بود و پس از گذشت چند روز طولانی، نظریه خود را رسماً به بازپرس پرونده ارجاع دادند.


در این کارشناسی، سه شرکت طراح، سازنده و بازرسی‌‌کننده مقصر اعلام شده‌اند که قطعاً کارشناس رسمی دادگستری معرفی شده از سوی بازپرس نیز از این کارشناسی بهره خواهد برد. ما نیز به کارشناس توصیه کردیم یک کارشناس مکانیک به عنوان مشاور در کنار کارشناسی خود حضور داشته باشد که خوشبختانه کارشناس رسمی دادگستری این نظریه را پذیرفت.


وی افزود: به گفته مدیر کل شرکت مسئول، پیمانکار بازرسی کننده 20 میلیون تومان به‌خاطر هزینه‌های درمانی و بیمارستان پرداخت کرده است و در آخر، پیمانکار با ابراز نارضایتی اعلام کرده که هزینه‌ها ادامه دارد، این در صورتی است که هنوز رسماً شرکت ما مقصر اعلام نشده است و تا زمان نتیجه و اعلام رأی نهایی حاضر نخواهد بود به شرکت مربوطه و حادثه دیدگان وجه دیگری پرداخت کند.


پدر «نگار» ادامه داد: من یک سؤال از مؤسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران دارم که چگونه در روزهای نخست یک تیم کارشناسی به محل حادثه اعزام کردند و به صورت کتبی و شفاهی و حتی در رسانه ملی به‌ طور مفصل علت و عوامل حادثه را تشریح کردند. آیا مؤسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران نمی‌توانست در زمان نصب ترن‌هوایی و انتخاب شرکت بازرسی کننده و حتی طراح آن این کارشناسی را  انجام می داد چرا قبلاً این کار را انجام نداده است.


وی خاطر نشان کرد: به‌گفته مؤسسه استاندارد و تحقیقات ایران، شرکت سازنده و طراح مجوز اولیه را داشته‌اند ولی آن‌ها باید براساس قوانین جدید مجوز دوم را از سوی مؤسسه استاندارد دریافت می‌کردند که این کار صورت نگرفته است و هم شرکت مربوطه و بازرسی‌کننده و حتی شرکت سازنده و شرکت مسئول شهربازی تخلف کرده‌اند و در حادثه تلخ پارک ارم مقصر هستند.


وی افزود: مؤسسه استاندارد و تحقیقات ایران به دنبال ابطال موقت مجوزهای این شرکت‌ها در وزارت صنایع است تا نتیجه نهایی از سوی مراجع قضایی رسماً اعلام شود. با این حال من همه شرکت های مطرح در این پرونده را مقصر می‌دانم و درخواست پیگیری و رسیدگی پرونده خارج از نوبت را دارم.


«سینا فرحی ایروانی» پدر «رکسانا» یکی دیگر از حادثه دیدگان در این خصوص گفت: رسیدگی به پرونده به کندی پیش می‌رود و ما از سرپرست و بازپرس پرونده درخواست داریم پرونده را با توجه به نظر دادستان تهران خارج از نوبت رسیدگی کنند، ما به غیر از هزینه‌های پرداخت درمان و بیمارستان، هزینه‌های بسیار سنگینی را متحمل شده‌ایم.
وی خاطرنشان کرد: تصور نمی‌کردیم معرفی کارشناس رسمی دادگستری به طول انجامد، با این حال به نظر می‌رسد در این زمینه دو کارشناس  مد نظر بازپرس بوده ولی نمی‌دانیم این کارشناسان، آیا تخصص لازم را دارند یا خیر!


وی افزود: هزینه کارشناس را نیز ما باید پرداخت کنیم و باید منتظر کارشناس و نتیجه آن باشیم. اما دخترم «رکسانا» باید حدود هشت الی 12 ماه در خانه استراحت مطلق کند. وی نمی‌تواند از بستر بلند شود، این خیلی سخت است. البته  بنا بر توصیه پزشک باید چهار ماه دیگر به بیمارستان برود و اگر شرایط مهیا بود از ناحیه شکستگی مهره‌ها جراحی شود و ما نگران هستیم.


بنابر این گزارش، روابط‌ عمومی بنیاد مستضعفان نیز در مصاحبه‌ای کوتاه با شوک روزنامه ایران اعلام داشته که در مورد بازرسی و نظارت در پارک ارم، شرکت‌های بازرسی از سوی مؤسسه استاندارد به بنیاد مستضعفان معرفی می‌شوند و شرکت بازرسی دستگاه نیز از همین مسیر معرفی شده است، در غیر این صورت اصلاً امکان راه‌اندازی دستگاه‌های بازی وجود ندارد و مدارک کافی‌ای داریم که نشان می‌دهد مؤسسه استاندارد خودش این شرکت را معرفی کرده و حالا مشخص نیست به چه دلیلی اعلام داشته آن شرکت مجوزی نداشته است! این شرکت زیر نظر مؤسسه استاندارد فعالیت می‌کند و چون از سوی این مؤسسه معرفی شده بود اجازه بررسی دستگاه‌های بازی پارک ارم بویژه «موش‌دیوانه» را داشته و آن را تأیید کرده است.



موضوعات مرتبط: آخرین اخبار حوادث
[ چهار شنبه 4 تير 1393 ] [ 22:42 ] [ رهگذر قشم ]
[ ]

(تصاویر) فوت دو کارگر در اثر ریزش معدن

 ریزش آوار شن و ماسه در معدنی واقع در شهرستان قدس جان دو کارگر را گرفت.

به گزارش مهر، عصر روز گذشته ریز آوار در معدنی واقع در جاده شهریار به سمت کرج، نرسیده به هفت جوی، روبروی فاز پنج اندیشه، جنب بنیاد شن جان دو کارگر را گرفت.
 
در این حادثه به دلیل گودبرداری و برداشت نا ایمن و بی رویه ماسه از دیواره معدن، حجم بسیاری از شن و ماسه بر روی دو دستگاه خودرو سنگین شامل یکدستگاه بنز ۱۹۲۱ و یکدستگاه لودر ریزش کرده و متاسفانه منجر به محبوس شدن دو نفر از پرسنل معدن شد.
 
با اطلاع حاضران نیروهای ایستگاه 101 مرکزی آتش نشانی شهریار بلافاصله در محل حضور یافته و پس از اقدامات اولیه و ایمن سازی محل اقدام به آواربرداری کردند و در نهایت پس از یک ساعت و 16 دقیقه عملیات طاقت فرسا اجساد افراد از زیر آوار خارج شد.
 
در این راستا حسین سرچه پیما اظهار داشت: این معدن در حوزه شهرستان شهریار واقع نشده و مربوط به شهرستان قدس است اما به دلیل عدم حضور نیروهای امدادی در محل حادثه، عوامل آتش نشانی شهریار در محل حضور پیدا کردند.
 
معاون عمرانی فرماندار شهریار تایید کرد: در این حادثه به دلیل ریزش آوار شن و ماسه دو دستگاه خودروی کامیون و لودر زیر آوار ماندند که منجر به فوت رانندگان این خودروها شد.
 
این مسئول در پاسخ به سوالی مبنی بر علت عدم حضور نیروهای امدادی قدس در محل حادثه گفت: ظاهرا اطلاع هم داده شده اما کسی توجه نکرد، پزشکی قانونی و عوامل دیگر نیز از قدس در محل حاضر نشدند و در این حادثه از مجموعه شهرستان قدس هیچ فردی مراجعه نکرد.
 
وی  افزود: اجساد از طریق پزشکی قانونی شهریار به سردخانه منتقل شدند و قاعدتا باید به مسئولان شهرستان قدس تحویل داده شوند.
 
در ادامه فرماندار شهرستان قدس ضمن تاکید بر حضور مسئولان قدس در محل حادثه عنوان کرد: آتش نشانی شهریار به دلیل نزدیکی به محل حادثه و با هماهنگی آتش نشانی و عوامل قدس در محل حضور یافت و اجساد نیز در همان شب گذشته به سردخانه قدس منتقل شدند.
 
گفتنی است، آذرماه سال گذشته نیز یک کارگر در اثر ریزش گل و لای به همراه شن و ماسه در یکی دیگر از معادن شهرستان قدس جان خود را از دست داد، در این حادثه به دلیل حجم بسیار زیاد آوار عملیات خروج جسد بیش از یک هفته به طول انجامید.
 
نور محمد فردی در پاسخ به سوالی در زمینه نظارت دقیق بر فعالیت معادن و جلوگیری از وقوع حوادثی مشابه گفت: حوادثی از این دست اجتناب ناپذیر است اما به منظور ساماندهی معادن، افزایش نظارت و ضریب ایمنی، جلوگیری از وقوع حوادث مشابه و... طی یک ماه گذشته سه جلسه با حضور مسئولان استانی و شهرستانی صنعت، معدن و تجارت در فرمانداری قدس برگزار شد.
 
وی افزود: در این جلسات بر نظارت بیشتر بر روند بهره برداری از معادن، نحوه فعالیت و ضریب ایمنی کاگران، جلوگیری از تخریب و آلودگی محیط زیست و .... تاکید شد و راهکارهایی عملی برای اجرای این مسائل در نظر گرفته شد.
 
این مسئول در پاسخ به این سوال که آیا تخلف بهره بردار در حادثه پیشین ثابت شده است یا نه؟ گفت: تمام ابعاد و زوایای آن حادثه با حضور کارشناسان بررسی و پرونده مذکور برای بررسی علل وقوع حادثه به دادگاه ارجاع شد، هم اکنون نیز در جریان رسیدگی قرار دارد.
 
گفتنی است؛ در حال حاضر 57 معدن شن و ماسه در شهرستان قدس مشغول فعالیت هستند و این منطقه به عنوان قطب شن و ماسه استان تهران محسوب می شود که به نظر می رسد باید نظارت دقیق تری بر نحوه فعالیت این معادن وجود داشته باشد تا از بروز چنین حوادث دلخراشی جلوگیری شود.

 

اخبار,اخبار حوادث ,ریزش معدن

 

اخبار,اخبار حوادث ,ریزش معدن

 

اخبار,اخبار حوادث ,ریزش معدن

 

اخبار,اخبار حوادث ,ریزش معدن

  



موضوعات مرتبط: آخرین اخبار حوادث
[ چهار شنبه 4 تير 1393 ] [ 22:33 ] [ رهگذر قشم ]
[ ]

11مرد با چشم سوم

 

اخبار ,اخبار حوادث ,سرقت‌های باند کودک

 

اخبار حوادث - در عملیات کم سابقه تعقیب و مراقبت دزدان شبکه« کودک» به دام افتادند
11مرد با چشم سوم

گردانندگان شبکه «کودک» تبهکارانی حرفه‌ای  و سازمان یافته بودند که تصور نمی‌کردند در برابر سماجت یکی از طعمه‌هایشان قرار گیرند.

مردی تهرانی که سمندش نیمه‌شب ششم خردادماه امسال به سرقت رفته بود وقتی مدارکش در یک شهرستان پیدا شد با 10 دوستش به آن جا سفر کرد و 72 ساعت در خیابان‌ها کشیک داد.وقتی این ابتکار جواب داد و دزدان دستگیر شدند یک مموری(کارت حافظه) کافی بود تا پرده از جزئیات سرقت‌های باند «کودک» برداشته شود.

 

رئیس باند تبهکاران که از دزدان قدیمی در غرب کشور بود، زمانی که به همراه خانواده‌اش مشغول گشت وگذار در شهر بود ناگهان خود را در حلقه محاصره 11 مرد عصبانی دید.

اخبار حوادث - روزنامه ایران



موضوعات مرتبط: آخرین اخبار حوادث
[ چهار شنبه 4 تير 1393 ] [ 22:30 ] [ رهگذر قشم ]
[ ]
صفحه قبل 1 2 صفحه بعد